رد پای ترامپ در چرخش به پاسیفیک، نگاهی به سیاست بایدن در قبال چین

به گزارش مجله پزشکی، خبرنگاران، گروه بین الملل- مریم خرمائی: دوره چهار ساله زمامداری دونالد ترامپ در کاخ سفید، رابطه آمریکا-چین را به نازل ترین سطح رساند و دایره تعریف خصومت میان آنها را از جنگ مالی که با هدف جبران کسری تراز تجاری واشنگتن شروع شده بود؛ به مراتب فراتر برد تا آنجا که عملاً هیچ دانشجو، خبرنگار و حتی دیپلمات چینی از گزند تهمت های امنیتی نهادهای جاسوسی و وزارت خارجه آمریکا در امان نبود.

رد پای ترامپ در چرخش به پاسیفیک، نگاهی به سیاست بایدن در قبال چین

با ما همراه باشید و با تورهای چین از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.

اینکه آمریکا از مدت ها قبل با اتخاذ رویکرد چرخش به ایندوپاسیفیک به دنبال رام کردن اژدهای آسیا بود تا مانع از قدرت یابی هرچه بیشتر آن در قرن 21 گردد؛ تا زمانی که ترامپ سکان اداره دولت واشنگتن را به دست گرفت؛ عملاً یک ایده جسورانه بود که به نظر آزمودن آن در میدان عمل بهای سنگینی داشت.

اما ترامپ با فرو رفتن در قالب مرد دیوانه می توانست آن چرخش ناگهانی را که ایالات متحده برای تمرکز زدایی از غرب آسیا و در مقابل، چرخش به پاسیفیک احتیاج داشت؛ انجام دهد. در واقع، پروژه مبارزه ادعایی با تروریسم که باب آن از بعد حوادث 11 سپتامبر باز شد؛ بیش از حد به درازا کشیده بود و اکنون نوبت دست و پنجه نرم کردن با رقیب واقعی بود.

اکنون اختلاف اندک آرای مردمی ترامپ و جو بایدن رقیب دموکرات انتخابات 2020 و در عین حال، اختلاف چشمگیر آرای الکترال آن دو، حاکی از آن است که به رغم برخورداری از پایگاه اجتماعی در میان عوام، جامعه نخبگان آمریکا به این نتیجه رسیده که دوره آن مرد دیوانه به سر آمده و سکان ماجراجویی باید به شخص دیگری سپرده گردد.

اگر بخواهیم به طور موضوعی، با تنگ تر کردن دایره دید خود، فقط به دنیای ایندوپاسیفیک بپردازیم؛ می توان در مقام مقایسه، ترامپ را به تخریبچی تشبیه کرد که همه موانع پیش روی آمریکا را برای پیشبرد سیاست خود از هند تا جنوب شرق آسیا شکسته و اکنون جهت را برای دولت های بعدی اعم از جمهوریخواه و دموکرات هموار نموده است.

این تشبیه، پاسخ منفی به آنهایی است که گمان می نمایند با روی کار آمدن بایدن دموکرات، رابطه واشنگتن-پکن دستخوش تحولی مثبت می گردد. البته، قطعاً شاهد چرخش چشمگیر در لحن گفتار دولت احتمالی دموکرات خواهیم بود که ناشی از افزودن چاشنی دیپلماسی به مناسبات دو کشور با دور شدن از تئوری مرد دیوانه است.

تأثیر ریاست جمهوری بایدن بر مناسبات واشنگتن با کشورهای شرق آسیا

اینکه بایدن زمامدار احتمالی کاخ سفید گردد؛ به محو رد پای چهارساله ترامپ در سیاست خارجی آمریکا منجر نمی گردد و در بُعد داخلی نیز، جنبش پوپولیستی که بیش از 70 میلیون آمریکایی را به رأی دادن به او واداشته، سرکوب نمی کند. علاوه بر این، دولت دموکرات واشنگتن چالش اقناع سنای جمهوریخواه را نیز پیش روی خود خواهد داشت.

واضح تر بگوییم که فارغ از آنکه سکان اداره آمریکا دست چه شخصی باشد؛ یک اجماع فراحزبی میان دموکرات ها و جمهوریخواهان وجود دارد مبنی بر اینکه چین اصلی ترین رقیب راهبردی است.

تفاوت، آن است که ترامپ به این دلیل که نقش تخریبچی را ایفا می کرد؛ قوانین، مرزها و محدودیت های این رقابت را تعریف نکرد. در مقابل، تا آنجایی که ممکن بود به چین هراسی دامن زد و حتی تا آنجا پیش رفت که مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا مدعی شد اگر دولت کمونیست را تغییر ندهیم؛ آن دولت ما را تغییر می دهد - ادعایی که آشکارا لحن براندازی و تغییر رژیم را در خود گنجانده است. تحریک جدایی طلبان هنگ کنگی، ادعای استقلال تایوان و زیر سوال بردن حق حاکمیت پکن در دریای چین جنوبی در همین مقوله جای می گیرد.

آنچه از نظر ما ضایع کردن حق چین در قلمرو سنتی این کشور تعبیر می گردد؛ در دورنمای سیاسی آمریکا فارغ از هرگونه گرایش حزبی، دستاورد است و بایدن از آن چشم پوشی نخواهد نمود. در مقابل، او در نقش یک دموکرات، به اسم تنش زدایی از رابطه دو کشور، چارچوبی برای رقابت و همزیستی مسالمت آمیز تعریف خواهد نمود که حوزه های نظامی، مالی، سیاسی و حتی رهبری جهانی را پوشش می دهد.

بیایید در شرح سیاست عدم تغییر محسوس رویکرد بایدن در آسیای شرقی به ویژه در رابطه با چین، به تفکیک، بعضی موضوعات را آنالیز کنیم.

سیاسی- مناطق تابعه چین

چندی پیش دولت ترامپ با ادعای دفاع از دموکراسی، بعضی مقامات چینی را از بابت سرکوب جریان های جدایی طلب هنگ کنگ تحریم کرد حال آنکه با ادعای عدم دسترسی دیپلمات های غربی به تبت، موضع مشابهی را هم در قبال این منطقه، در پیش گرفته است.

دموکرات ها به مراتب بیشتر از جمهوریخواهان از مقولاتی چون دموکراسی و آزادی بیان برای پیشبرد منافع خود استفاده ابزاری می نمایند. بنابراین، در دوره بایدن احتمال برطرف تحریم هایی که ذیل برچسب حقوق بشر علیه پکن اعمال شده وجود ندارد و حتی ممکن است بهانه های جدیدی برای تنگ تر کردن حلقه محدودیت ها مطرح گردد.

در خصوص تایوان هم اگرچه دموکرات ها برخلاف ترامپ چندان علاقه ای به فروش تسلیحات پیشرفته به این منطقه ندارند؛ اما از آنجا که مجلس سنا جمهوریخواه است، با عقب نشینی از موضع فعلی واشنگتن مبنی بر مطالبه خودمختاری بیشتر برای تایپه، خطر خودکشی سیاسی را به جان نمی خرند.

مالی- بازگشت به چندجانبه گرایی

بایدن پیشتر مدعی شده بود که با متحدان واشنگتن برای اعمال فشار جمعی علیه چین، رایزنی خواهد نمود. در حوزه اقتصاد، این فشارها می تواند در چارچوب سازمان تجارت جهانی تعریف گردد. در این میان، در فاز نخست توافق تجاری چین-آمریکا نیز که در دولت ترامپ حاصل شد؛ تغییراتی ایجاد می گردد. از سوی دیگر، این امکان وجود دارد که بایدن به توافق تجاری ترانس پاسیفیک که ترامپ در شروع زمامداری خود از آن پا پس کشید؛ بازگردد- توافقی که شامل چین نیست.

اما همزمان، چین پیروز به امضای توافق تجاری جامعی با حضور 14 کشور آسیای شرقی شامل اعضای آسه آن، استرالیا، نیوزیلند، ژاپن و کره جنوبی شده است.

از این کشورها، بعضی در سهم خواهی از دریای چین جنوبی با پکن در حال مناقشه هستند و بعضی هم مانند استرالیا و نیوزیلند به پکن اتهام های امنیتی می زنند.

اینکه واشنگتن به متحدان خود اجازه تشدید تعاملات تجاری با چین را می دهد به این معنا است که دشمنی و دیپلماسی در دوره بایدن هم قدم با یکدیگر پیش خواهند رفت.

نظامی- دریای چین جنوبی

سیاست چرخش به پاسیفیک از دوره ریاست جمهوری باراک اوبامای دموکرات شروع و در دوره زمامداری ترامپ جمهوریخواه تشدید شد. اولین رکن آن هم نزدیک شدن گاه به گاه رزم ناوهای آمریکایی به جزایر مصنوعی ساخت پکن در دریای چین جنوبی آن هم با ادعای برخورداری از حق آزادی کشتیرانی بود. حتی بعدها، در سال 2016، بایدن در سفری که به استرالیا داشت مدعی شد که آمریکا از این منطقه جایی نمی رود تا به این ترتیب از بابت امنیت خطوط کشتیرانی و هوایی اطمینان حاصل کند.

انتظار می رود که در دولت احتمالی بایدن نیز، وی به اسم دفاع از متحدان آسیایی، موضع مشابهی را در قبال تنش های دریای چین جنوبی اتخاذ کند.

همچنین وی چارچوب کواد را که ماحصل کوشش های پمپئو برای ایجاد اتحاد نظامی میان آمریکا، استرالیا، هند و ژاپن هست حفظ خواهد نمود تا به زعم خودشان نوعی ناتوی آسیایی علیه چین تشکیل دهند.

نظامی- کره شمالی / هزینه نیروهای آمریکایی

یکی از سوالات مهم درباره دولت احتمالی بایدن این است که رویکرد او در قبال کره شمالی چه خواهد بود. آیا اکنون که یخ رابطه واشنگتن پیونگ یانگ تا حدی آب شده؛ دموکرات ها در عقب گردی آشکار، در مذاکره را می بندند؟

پیشتر برایان مک کئون مشاور بایدن گفته بود که او در صورت لزوم با کیم جونگ اون رهبر کره شمالی ملاقات خواهد نمود.

وی حتی گفته بود این اقدام به نشست های دوجانبه ختم نمی گردد و بایدن این کار را در یک کارزار هماهنگ با متحدان خود در ژاپن، کره جنوبی و همچنین چین پیش خواهد برد.

در خصوص هزینه نیروهای آمریکایی مستقر در کره جنوبی و ژاپن نیز، مبنای مذاکره بایدن با شرکای آسیایی، قرارداد یک ساله ای خواهد بود که ترامپ با این کشورها بسته و در آن افزایش سهم مشارکتی آنها لحاظ شده است.

با این تفاسیر، رویکرد دولت بایدن در قبال شرق آسیا بیش از آنکه مبتنی بر شعار تغییر به یادگار مانده از دوره اوباما باشد؛ ادامه سیاست های ترامپ است. او از این پس ادای درآوردن سنگی را خواهد داشت که ترامپ دیوانه به چاه انداخته اما در واقع مشغول پاکسازی بقایای به جا مانده از موانعی است که او تخریب کرد تا جهت برای چرخش کامل واشنگتن به سمت آسیاپاسیفیک هموار گردد.

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 28 آذر 1399 بروزرسانی: 28 آذر 1399 گردآورنده: biotec-ney.ir شناسه مطلب: 734

به "رد پای ترامپ در چرخش به پاسیفیک، نگاهی به سیاست بایدن در قبال چین" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "رد پای ترامپ در چرخش به پاسیفیک، نگاهی به سیاست بایدن در قبال چین"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید