نوعروس بیروت در آمریکا پزشک است ، غمگینم برای لبنان و خوشحالم که هنوز زنده ایم
به گزارش مجله پزشکی، حالا دیگر همه اسرا سبلانی را می شناسند؛ نوعروس عروس خاورمیانه که فیلم عروسی اش با لحظه انفجار مهیب بیروت همزمان شد و نام و آوازه او را تا دورترین نقاط عالم برد.
به گزارش خبرنگاران به نقل از رویترز، اسرا که پزشک است و در آمریکا و کار و زندگی می نماید، برای دریافت جشن عروسی خود بین دو عید قربان و غدیر به سرزمین مادری اش لبنان آمده بود اما سرنوشت این بود که همزمان با ثبت صحنه هایی از جشن عظیم ترین انفجار تاریخ خاورمیانه در بیروت رخ بدهد، لبخند روی لب هایش بخشکد و خوشی او در شادترین روز زندگی نیمه کاره بماند.
اسرا پس از آن انفجار به یک مرکز پزشکی در همان نزدیکی رفت و سپس به مکانی امن تر دور از میدان مرکزی بیروت منتقل شد. یک روز بعد، او و همسر 34 ساله اش احمد الصبیح تازه دارند با شرایط کنار می آیند و در آرامش پس از انفجار بیروت می خواهند بدانند دقیقا چه اتفاق افتاده است. اسرا ماجرای بازگشت خود به بیروت و آماده شدن برای جشن ازدواج را با جزئیات تمام برای خبرنگار رویترز توضیح می دهد.
نوعروس بیروت می گوید: پس از مدت ها به خانه بازگشته بودم و داشتم برای شادترین روزهای زندگی ام آماده می شدم. پدر و مادرم از اینکه من را در لباس سفید عروسی می دیدند خیلی خرسند بودند و می گفتند در این لباس شبیه پرنسس ها شده ام. درباره آنچه در لحظه انفجار اینجا بر ما گذشت، واژه ای برای توصیف پیدا نمی کنم. شوکه شده بودم و نمی دانستم چه شده است. یعنی داشتم می مردم؟ اصلا قرار بود چگونه بمیرم؟
پشت سر او روی زمین انبوه شیشه های خردشده هتلی است که عروس و داماد در آن اقامت دارند. سبلانی سه هفته پیش به بیروت آمد تا برای جشن عروسی آماده گردد. احمد صبیح که از تاجران جوان لبنان است، درباره آن اتفاق وحشتناک می گوید: پس از انفجار رفتیم و در اطراف گشت زدیم. آنچه می دیدم و گستره فاجعه واقعا در کلام نمی گنجد. هنوز هم گیجم و هرگز در زندگی صدایی به این بلندی و دهشتناکی نشنیده بودم.
داماد بیروت ادامه می دهد: از آنچه بر کشورم و هموطنانم در لبنان و بیروت گذشته بسیار ناراحت و غمگینم. صبح روز پس از حادثه که از خواب بیدار شدم، فقط خدا را شکر کردم که هنوز زنده ایم. پس از ماجرا، اسرا کوشش کرد اوضاع را مدیریت کند و نگذارد شیرینی جشن عروسی به کام دیگران تلخ گردد. او می گوید: احمد به من گفت بیا جشن را ادامه دهیم و من هم موافق بودم. هنوز لبخند روی لب هایم بودم و چشمانم هم می خندید.
احمد لحظه ای را که پس از انفجار وارد هتل شد تا گذرنامه ها و چمدان ها را بردارد، هرگز فراموش نمی نماید: وحشتناک بود. همه چیز در اتاق ما به هم ریخته و نابود شده بود. او حالا منتظر ویزا آمریکاست تا با همسرش به ایالات متحده برود. اسرا می گوید پس از فاجعه روز سه شنبه دیگر نمی تواند به ماندن در لبنان و زندگی کردن در بیروت فکر کند.
نوعروس 29 ساله بیروت در عین حال که از غم ها و دردهای هموطنانش غمگین است، می خواهد در چند روز آینده جشن عروسی را به انتها برساند. او می گوید: همه جا ویران شده و خیلی ها جان خود را از دست داده یا آسیب دیده اند. به همین دلیل خرسندم که بلایی سر من و همسرم و گروه همراه ما نیامد و خدا را شکر می کنم.
منبع: همشهری آنلاین